پژوهشی جامع در بررسی قرار وثیقه
چکیده: ابتدا به معنی قرار را در بعضی از فرهنگهای لغت مورد بررسی قرار می دهیم و سپس قرار را در معنی اصطلاحی آن مورد بحث قرار می دهیم. 1. در لغت : قرار در لغت، از جمله، به معنی « ثبات و استوار کردن، استحکام دادن، تعیین و تأکید نیز به معنی »جا گرفتن، آرام گرفتن، یا بر جا شدن در جایی، آرامش، آسودگی، رأی یا حکمی که درباره مسأله یا امری صادر شود. عهد یا پیمان هم گویند. در فرهنگ دیگر چنین بیان شده است: « آرمیدن، ثابت و استوار شدن، بر جای ماندن و نتیجه و رأی که درباره او صادر می شود. » به معنی « حکم محکم تخلف ناپذیر » نیز آمده است علاوه بر معنای فوق الذکر در معانی دیگر نیز بکار رفته است. «آن قسمت از زمین که مقر بنا است ؛ رأی دادگاه که قاطع دعوی نباشد و در جریان رسیدگی به منظور اقدامی و یا اجرای موقت به سود یکی از اصحاب دعوی و یا دستور تحقیق در موضوعی صادر می گردد. » 2. در قوانین موضوعه : در قانون آئین دادرسی کیفری از قرار تعریفی به عمل نیامده است. لذا برای رفع این خلاء قانونی ناگزیر باید به مقررات قانون آئین دادرسی مدنی رجوع کرد در قانون آئین دادرسی مدنی در ماده 299 چنین آمده است: چنانچه رأی دادگاه راجع به ماهیت دعوی و قاطع آن بطور جزیی یا کلی باشد، حکم، و در غیر اینصورت قرار نامیده می شود. 3. در اصطلاح : از نظر اصطلاحی به تعاریفی که بعضی از مؤلفین از قرار ارائه داده اند می پردازیم. الف : عده ای از مؤلفین چنین بیان کرده اند: « قرار عبارت است از تصمیم دادگاه در امر ترافعی که کلاً یا بعضاً قاطع دعوی و خصومت نباشد. » ب : عده ای از مؤلفین در تعریف قرار راهی که مقنن در پیش گرفته را استفاده کرده و مثل مقنن به تعریف منفی اکتفا کرده و چنین بیان داشته اند: « تصمیم دادگاه راجع خصیصه واجد به ماهیت دعوی و قاطع آن نباشد قرار است. »
فهرست:
...
فرمت فایل: DOC (ورد 2003) قابل ویرایش تعداد صفحات: 52